کد مطلب:277016 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

حدیث یخرج رجل قبل المهدی
در اینجا لازم است نخست حدیث دیگری را كه در رابطه با حدیث مورد بحث است بیاوریم و سپس آن حدیث مورد نظر را نقل كنیم، تا با مقایسه ی این دو حدیث نتیجه مطلوب حاصل می گردد.

در مورد حدیثی كه در ارتباط با حدیث مورد بحث می باشد، مرحوم سید طاووس - علیه الرحمه- روایتی را از امیرمؤمنان علیه السلام بدین صورت نقل كرده است.

«زر بن حبیش می گوید: از علی علیه السلام شنیدم كه می فرمود: خداوند فتنه ها را بوسیله ی مردی از ما خانواده فرو می نشاند، كه او آنها را (یعنی: مردم آن زمان را) خوار و ذلیل می نماید، او جز شمشیر چیزی به آنها نمی دهد، و مدت هشت ماه شمشیر خود را بدوش گذارده (از آنها) می كشد، تا اینكه كار بجائی می رسد كه مردم می گویند: بخدا قسم این مرد از فرزندان فاطمه علیهاالسلام نیست، اگر او از فرزندان فاطمه علیهاالسلام بود بما رحم می كرد، او كار (بنی عباس) و (بنی امیه) را ساخته و آنها را خلاص می كند». [1] .

این حدیث شریف گرچه با حضرت مهدی علیه السلام قابل انطباق است ولی بطوری كه ملاحظه خواهید نمود برخی از پژوهشگران و صاحب نظران، مانند مؤلف كتاب «الاشاعه» و برخی دیگر معتقدند كه این حدیث درباره ی خروج آن مرد هاشمی ای است كه پیش از ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام قیام می كند، و پیوسته در جنگ و نبرد است تا زمانی كه حضور حضرت مهدی علیه السلام شرفیاب شده و تسلیم حضرت گردد.

و اما در مورد حدیث مورد بحث: مرحوم سید بن طاووس آن را بدین گونه آورده است:

«هیثم بن عبدالرحمان می گوید: آن كسی كه از علی علیه السلام شنیده بود برای من نقل كرد كه: موقعی كه سفیانی لشكری بسوی حضرت مهدی علیه السلام فرستاد و زمین (بیداء) آنها را در خود فرو برد و این خبر به اهل شام رسید به فرمانروای خود می گویند: مهدی علیه السلام



[ صفحه 457]



ظاهر شده و خروج كرده و تو باید با او بیعت كنی و از او اطاعت نمائی وگرنه تو را می كشیم، فرمانروای شام بیعت خود را برای آن حضرت می فرستد، بعد از آن مهدی علیه السلام سیر می كند تا داخل بیت المقدس می شود و خزینه ها در اختیار آن حضرت قرار می گیرد و عرب و عجم، و اهل «حرب» (كه شاید مقصود طایفه ی بنی امیه، و یا فتنه جویان و جنگ افروزان باشند) و روم (كه ظاهرا مقصود از آن یهود می باشد) و غیر از آنها بدون جنگ و خونریزی مطیع آن حضرت می شوند، تا اینكه در (قسطنطنیه) و نواحی آن مسجدهایی بنا می كند.

و پیش از ظهور حضرت مردی از اهل بیت او با همیاری و كمك مردم مشرق خروج نموده و مدت هشت ماه شمشیر را بر دوش گرفته و عده ای را می كشد و از برخی دیگر انتقام می گیرد، و متوجه بیت المقدس می شود و قبل از اینكه به بیت المقدس برسد می میرد). [2] .

سید بن طاووس -علیه الرحمه- پس از نقل این حدیث می گوید: من این حدیث را اینگونه یافتم ولی بنظر من صحیح نیست.

مؤلف گوید: از اظهار نظر مرحوم سید طاووس چنین فهمیده می شود كه هم قسمت اول حدیث، و هم قسمت آخر آن، درنظر ایشان مورد شك و تردید است و واقع مطلب هم همان است كه ایشان فرموده اند:

چه آنكه نگارنده نیز تا مدتها در این اندیشه بود كه اگر مقصود این حدیث، از: (قیام كننده ای كه پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام قیام می كند) همان سیدی باشد كه بعنوان (سیدحسنی) شهرت پیدا كرده و مشهور شده است، كه او مطابق بسیاری از روایات و بلكه صریح برخی از روایات است كه تسلیم كننده ی پرچم فتح و پیروزی و حكومت اسلامی به امام زمان علیه السلام است. پس چگونه این حدیث می گوید: او متوجه بیت المقدس می شود ولی به آن نمی رسد. پیوسته در این اندیشه بودم تا اینكه هنگام بررسی احادیث مربوط به زمینه سازان دولت مهدی علیه السلام دیدم آقای دكتر- «عبدالفتاح محمدالحلو» محقق كتاب «عقدالدرر» در پاورقی متعلق به حدیث مذكور، در آن كتاب



[ صفحه 458]



نوشته است (فی، ب: زیادة: احد).

یعنی: هنگام مقابله ی كتاب «عقدالدرر» با نسخه های خطی آن در وقت تصحیح كتاب دیدم كه در نسخه ی خطی (ب) كلمه ی (احد) زیادی آمده است. و گویا ایشان چنین پنداشته است كه چون این كلمه در نسخه های خطی دیگری وجود ندارد پس این كلمه زائد است. در حالی كه چنین نیست و این كلمه قطعا جزء حدیث است.

و عجیب است كه: این محقق دانشمند، كلمه ی (احد) را در حدیث مزبور زیادی دانسته در حالی كه خود ایشان در مقدمه ی كتاب «عقدالدرر» با تعبیری كه در مورد مقابله ی این كتاب با سایر نسخه های خطی آن بكار برده است می گوید: «نسخه ی (ب) بهترین و نیكوترین نسخه های خطی است كه مورد استفاده و بهره برداری قرار گرفته است». [3] .

به هر حال، به نظر نگارنده اگر عبارت آخر حدیث مذكور «فلا یبلغه احد حتی یموت» یعنی: «تا بمیرد هیچكس به مقام و مرتبه ی او نمی رسد» درست باشد، منظور از آن سید همان سیدحسنی مشهور است كه بعد از ظهور با امام علیه السلام در كوفه بیت می نماید.

و اگر عبارت «فلا یبلغه حتی یموت» یعنی: «قبل از آنكه به بیت المقدس برسد می میرد» درست باشد، ظاهرا- والله أعلم- منظور از او صاحب اصلی انقلاب و قیام كننده ی در خراسان یعنی همان سیدحسینی مورد بحث است.

اما حدیث «زر بن حبیش» از امیرمؤمنان علیه السلام كه در آن آمده است: «- آن مرد هاشمی - كار بنی امیه و بنی عباس را ساخته و آنها راخلاص می كند» اگر منظور از او شخص حضرت قائم علیه السلام نباشد، بدون تردید می توان گفت كه مقصود همان سیدحسنی خراسانی است.

و اما اینكه مرحوم سید بن طاووس -علیه الرحمه- پس از نقل حدیث مزبور فرموده است: من این حدیث را اینگونه یافتم ولی به نظر من صحیح نیست این هم یك مطلب حقی است كه تردیدی در آن وجود ندارد، زیرا همانگونه كه توضیح دادیم، آنچه مرحوم سید از سایر أخبار دیگر فهمیده، این بوده است كه سیدحسنی و یا هاشمی خراسانی طبق



[ صفحه 459]



اخبار وارده تسلیم كننده پرچم فتح و پیروزی به امام زمان علیه السلام است، پس چگونه است كه این حدیث می گوید: او می میرد و به مهدی نمی رسد، از اینرو فرموده است كه من این حدیث را اینگونه یافتم و به نظر من صحیح نیست.

3- باز هم، یوسف بن یحیای شافعی در موضوع (زمینه سازان حكومت جهانی مهدی) روایتی را از عبدالله بن عمرو (كه ظاهرا عبدالله عمروعاص است) بدین صورت نقل كرده است:

«عن عبدالله بن عمرو قال: «یخرج رجل من ولد الحسین علیه السلام من قبل المشرق، و لو استقبلته الجبال هدمها و اتخذ فیها طرقا»

(از عبدالله بن عمرو، روایت شده كه: مردی از فرزندان امام حسین علیه السلام از جانب مشرق قیام می كند، كه اگر كوهها با او روبرو شوند، آنها را خراب كرده و در میان آنها برای خود راه درست می كند).

از این حدیث نیز مانند حدیث سابق استفاده می شود كه قیام كننده ی از مشرق «سید» و از نسل امام حسین علیه السلام و بالاخره سیدحسینی است.

بنابراین، نتیجه ای كه از سه حدیث مذكور و هم چنین احادیثی كه قبلا در این زمینه آورده ایم، بدست می آید این است كه:

آن قیام كننده ی شرق، و آن مرد عظیم انقلابی، و آن شخصیت كم نظیری كه برای آزادی قدس عزیز متوجه بیت المقدس می شود و به آن نمی رسد، و آن انسان مجاهد نستوهی كه اگر با كوهها روبرو شود آنها را خراب می كند و در میان آنها برای خود راه و جاده درست می كند و آن سیدی كه پیش از ظهور حضرت ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه- ظاهر می شود و زمینه ی حكومت جهانی آن منتظر موعود را فراهم می آورد «سیدحسینی» و از نوادگان سالار شهیدان و سرور آزادمردان جهان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام است.

و از ظاهر عبارات سه حدیث مذكور، و بخصوص ظاهر عبارت اخیر كتاب «نورالانوار» كه می گوید: از جمله ی علائم ظهور: «خروج مردی است از اولاد امام حسین علیه السلام كه بیرون می آید و ادعاها می كند كه موجب فتنه عالم خواهد بود». چنین استفاده می شود كه: این سیدحسینی همان نخستین رهبر انقلابی ایرانیان است كه زبانزد خاص و عام است و همه ی مردم مسلمان جهان كم و بیش با نام او آشنایی دارند، زیرا:



[ صفحه 460]



اولا - كلیه ی صفات و خصوصیاتی كه در تمام روایات بحث آمده است با او منطبق می شود، و اوست كه در ایران قیام می كند و مردانه دامن همت می بندد، و به انقلابی بس عظیم و بزرگ دست می زند، و مردم را بسوی حق دعوت می نماید، و با سپاهیان متجاوز عراق می جنگد و آنها را از ایران بیرون می افكند و هم اوست كه انقلاب بی مانندش بازتاب گسترده ای در سرتاسر جهان هستی و زندگی مادی انسانها پیدا می كند، و همواره در جهت خلاف دولتهای استعمارگر شرق و غرب قدم برمی دارد و كلیه ی مسلمانان جهان را بسوی حق، و بكار بستن تعلیمات اسلامی و فرامین نجات بخش آسمانی قرآن كریم و آئین محمدی صلی الله علیه و آله فرامی خواند، و دامهای خطرناكی را كه استعمارگران برای به اسارت كشیدن ملتها و دولتهای مسلمان منطقه و كشورهای عربی خاورمیانه گسترده اند، به آنان گوشزد می نماید، و بار كارشكنیها و مخالفتهای مخالفین، و سرسپردگان دولتهای كشورهای عربی و استعماری از داخل و خارج مواجه می گردد.

و ثانیا- هموست، كه چون انقلاب اسلامی وی در ایران به پیروزی رسید و برنامه های اصلاحی خود را در داخل كشور آغاز نمود و به این اقدام شجاعانه و فداكارانه و در عین حال ضداستعماری دست یازید، و تلاش پیگیر خود را برای تجدید هماهنگی و یكپارچگی مسلمانان و اتفاق و اتحاد آنان آغاز نمود، آن چنان قلدرها و قدرت طلبها و زورگوها را به هیجان می آورد و ناراحت می كند كه استعماگران و استعمارزدگان و استثماركنندگان و استحمارشوندگان عموما با كمال گستاخی و بی شرمی بخیال خام خود برای سقوط رژیم اسلامی وی و برگرداندن وضع سابق، به هر دری می زنند و بهر وسیله ای متوسل می شوند و هر حیله و نیرنگی را بكار می بندند تا آنجا كه كار را به جنگ و خونریزی و آدم كشی و ویرانگری می كشانند و جنگی ناخواسته و خانمانسوز را بر او تحمیل می نمایند.

نتیجه:

با توجه به تمام مطالبی كه تا اینجا در رابطه با رهبری نهضت، و حدود جغرافیائی منطقه ی قیام، و نظریات دانشمندان درباره ی «هاشمی خراسانی» و هم چنین نقش



[ صفحه 461]



اعتقادی و مذهبی و تبلیغی شهر مقدس قم در آستانه ی ظهور آوردیم، این معنا به خوبی روشن می شود كه حركت انقلابی ایرانیان برای زمینه سازی حكومت جهانی مهدی علیه السلام بسان یك حركت زنجیره ای است كه در مرحله ی اول، توسط سید بزرگواری از دودمان اهل بیت علیهم السلام، و در آخرین مرحله به وسیله ی سید دیگری به عنوان «هاشمی خراسانی» و یا «سیدحسنی» صورت خواهد گرفت كه وی آخرین شخصیتی است كه پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام در ایران حكومت كرده و یا معاصر با آخرین فردی است كه در آن زمان، فرمانروای ایرانیان خواهد بود.

بنابراین، سید خراسانی شخصیتی است كه اندكی پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام به عنوان رهبر سیاسی در بین ایرانیان ظاهر خواهد شد و از جمله ی یاران صدیق و فداكار حضرتش خواهد بود و زمینه ی ظهور و حكومت آن حضرت را فراهم خواهد آورد و در نهضت ظهور مقدسش شركت خواهد جست و پرچم حكومت اسلامی خویش را به دست توانای حضرت مهدی علیه السلام خواهد سپرد.

و اینك برای اینكه با ویژگیها و خصوصیات نهضت این سید بزرگوار و نقش رهبری او در دوران ظهور آشنا شویم، پس از توضیح كوتاهی كه در مورد نخستین مرحله ی قیام زمینه سازان خواهیم آورد، به برخی از روایاتی كه درباره ی خروج او از مشرق و سرزمین خراسان رسیده است، اشاره می كنیم.


[1] الملاحم و الفتن ج 1 ص 66 باب 134.

[2] الملاحم و الفتن ج 1 ص 66، 65 باب 132.

[3] عقدالدرر ص 127 طبع مصر و مقدمه ي كتاب عقدالدرر.